|
سال نو مبارک! بخندید ، شاد باشیدولی سوء استفاده نکنید! خنده بازار |
|||
|
چهار شنبه 16 اسفند 1391برچسب:, :: 22:9 :: نويسنده : پویا پاسبان
کره خر یک روز دخو وارد باغ خربزه ای شد تا چند خربزه دزدکی بخورد ، درهمین هنگام صاحب باغ سر رسید ودخو از دیدن صاحب باغ پشت الاغی که ان جا بود پنهان شد. صاحب باغ پرسید : تو کی هستی چرا به باغ مردم امدی ؟ دخو گفت : من کر ه خر هستم ودارم شیر می خورم ! صاحب باغ گفت: مرد که این خر ماده نیست تاتو شیر بخوری ! دخو گفت :میدانم که ماده نیست ، من از مادرم قهر کردم امدم پیش پدرم . غیب گویی دخو دخو وقتی در تهران گردش می کرد رندی اورا دید وشناخت وبرای دست انداختن او گفت : دخوجان اگر گفتی این ده تاتخم مرغ که در پاکت است چی است اگر گفتی ، یکی ازانها رابه تو می دهم واگر گفتی چند تاست ، دوتایش را به تو میدهم ! دخوگفت: منکه غیب گو نیستم یک نشانی بده تا بگویم. نظرات شما عزیزان:
درباره وبلاگ  آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها 
نويسندگان
|
|||
 |
تبادل
لینک هوشمند
